Back
Radyo Madyo ۱۴۰۴/۰۷/۲۵ 22:45اینجا وقتی احساس میکنیم در حال پیشرفتیم، در واقع درجا میزنیم! و وقتی احساس میکنیم درجا میزنیم، در واقع پسرفت میکنیم! حالا وای به حال وقتی که احساس کنیم در حال پسرفتیم!
اینجا وقتی احساس میکنیم در حال پیشرفتیم، در واقع درجا میزنیم! و وقتی احساس میکنیم درجا میزنیم، در واقع پسرفت میکنیم! حالا وای به حال وقتی که احساس کنیم در حال پسرفتیم!
نشستهام و فارغ از مشغلههای پیرامون، ویدیوی تکنوازیِ یک خانم پیانیست که در اتاقی که پنجرههایاش رو به یک جنگل سرسبز و پرنور باز میشوند را تماشا میکنم...
این که نمیتوانیم از خانه، کوچه، خیابان، شهر و وطنِ خود دل بکنیم، ریشه در مقاومتِ همیشگی اغلبِ انسانها در برابر تغییر و تحول دارد؛ همان عدمِ تمایل به سازگاری با تغییراتی مثل شرایط یا راههای جدید انجام یک کار یا شیوهی زندگی.
پینوشت:
منطقهی امن (Comfort Zone) منطقهای فرضی است که فرد در آن احساس راحتی و آرامش میکند و هنگام خروج از آن، ترس و تهدید او را فرا میگیرد.
بحث و جنگ و جدل، همه بر سرِ شما نخورید، فقط ما بخوریم است! احیاناً حتی بحثِ خوردن هم اگر در میان نباشد، مطمئناً بحث بر سرِ به کرسی نشاندنِ حرف است!
پینوشت:
این موضوع زمانی برایام یادآوری شد که به عروسیِ فوق لاکچریِ پسرِ یک از فامیلها دعوت شدیم که دهها سال است از طرف خدا برای اصلاح و هدایت ما و اطرافیان مبعوث شدهاند و ادعای ساده زیستی و خلوصِ ایمانشان نه تنها نشیمنگاهِ ما را پاره کرده، بلکه گوش فلک را نیز کر کرده است! و همانا این همان بهشتیست که انبیاء برای ایشان بشارت داده بودند!
شهرِ من از آخرین روزهای تابستان، مستقیم وارد زمستان شد! کوههایاش پر از برف شدند و سوزِ سرمایاش تا مغز استخوان نفوذ کرد! اما یکی دو روز است یادش افتاده که پاییز را فراموش کرده است؛ و اکنون هوایاش پاییزیست...